خواب و خور. خواب و خورد. (یادداشت بخط مؤلف). - از خواب و خوراک افتادن، بر اثر ناراحتی خواب و خورد را از دست دادن. بر اثر تألمات شخصی بخواب نرفتن و خوراک نخوردن
خواب و خور. خواب و خورد. (یادداشت بخط مؤلف). - از خواب و خوراک افتادن، بر اثر ناراحتی خواب و خورد را از دست دادن. بر اثر تألمات شخصی بخواب نرفتن و خوراک نخوردن
خور و خواب. عمل خوردن و خوابیدن: شه آن به بر دانش آرد شتاب نباید که بفریبدش خورد و خواب. نظامی. مشو چون خر بخورد و خواب خرسند اگر خود گربه باشد دل در او بند. نظامی. چهل روز باشد که بی خورد و خواب ستیزیم با ابر و با آفتاب. نظامی. چو آسود روزی دو شاه از شتاب ستد داد دیرینه از خورد و خواب. نظامی. چو انسان نداند بجز خورد و خواب کدامش فضیلت بود بر دواب. سعدی (بوستان). همه همت من مقصور بر خورد و خواب بود. (انیس الطالبین)
خور و خواب. عمل خوردن و خوابیدن: شه آن به بر دانش آرد شتاب نباید که بفْریبدش خورد و خواب. نظامی. مشو چون خر بخورد و خواب خرسند اگر خود گربه باشد دل در او بند. نظامی. چهل روز باشد که بی خورد و خواب ستیزیم با ابر و با آفتاب. نظامی. چو آسود روزی دو شاه از شتاب ستد داد دیرینه از خورد و خواب. نظامی. چو انسان نداند بجز خورد و خواب کدامش فضیلت بود بر دواب. سعدی (بوستان). همه همت من مقصور بر خورد و خواب بود. (انیس الطالبین)